هشت ماه اخیر در تلاطمی گذشت که اندیشه را چندان یارای حضور نبود. درست که زندگی، خود تلاطم است اما گاه شدتش امان میبرد. زندگی، علی الحسابی میشود با هول و سرسام وعجله که از چون منی در آن جز بهت و گیجی چندان خاصیت دیگری بروز نیابد...
معمولا سختی ابتدای هر کوچ در غنای تاثیرات سازنده نهایی و پایدارش محو میشود.
بند ها را بریدن باری سبک برداشتن و رفتن و ساکن شدن در جایی دیگر: قصه ای تکراری که بزرگترین و عمیقترین تاثیرات را در روحم گذاشته است...
...................................
عکس از خودم