آذر ۱۳، ۱۳۸۹

بیطرفی؟


تنها ملاک ارزیابی یک رسانه حرفهایی که می‌زند و درجه تطابق آنها با واقعیات و حقایق نیست بلکه علاوه بر آن حرفهایی که نمی‌زند و واقعیات و حقایقی که در برابرشان سکوت میکند و با سرگرم ساختن مخاطب سعی در انحراف افکار عمومی از آنها دارد خود معیار مهمی در فهمیدن این هست که رسانه ای حقیقت محور است یا منفعت محور. و صد البته غالب رسانه ها چون وابستگی شدید به منابع مالی دارند معلوم است که حرف کسی را میزنند که تامینشان میکند. ودر این میان اگر صاحب رسانه ای بگوید ما از تبلیغات پول درمیاوریم و بی‌طرفیم مسلم است که حرف مفت زده است چون اساسا در عرصه حق و باطل زندگی و زمان بیطرف بودن معنی ندارد اگر طرفدار حق نیستی حتما در صف باطلی چون حتی اگر سکوت کنی باز به باطل کمک کرده‌ای. فقط جنبه سرگرمی داشتن و  موضع نگرفتن در برابر واقعیات زمان و حق و ناحقیها و راستیها و کژیها نشانه باطل بودنش و  بی مسؤلیت بودن رسانه ایست که باید نقش خود را در روشن ساختن افکار عمومی و آگاهی دادن در جهت نجات انسان از دامهای رایجی که او را به تباهی میکشاند  ایفا کند.
 در نگاه ما رسانه غیر مسؤل نیز مثل انسان غیر مسؤل پذیرفته نیست. منفعت محوری در هر شکلی از پوشاندن حقایق گرفته تا وارونه جلوه دادنش یا بی توجهی نسبت به آن غیر اخلاقی و غیر انسانی و غیر دینی است. این دقیقا بزرگترین ایرادی هست که بر نظام سرمایه داری با روکش دموکراسی وارد است.
.......................................................................

پ ن: نه در این یادداشت و نه در هیچ یادداشت دیگری در پی طرفداری از کلیت هیچ نظام یا شخصی و یا رد آنها نیستم بلکه روشها و اعمالی در هر سیستم و فردی هستند که مصداق حق و باطل میتوانند باشند و موضع گیری ام در برابر این روشها و اعمال است نه در برابر کلیت نظامها و اشخاص. 



هیچ نظری موجود نیست: